غيرت شرعی يا عُرفى؟

چندى است مسأله قتل همسر، خواهر، و يا دختر در أثر حوادثى كه ممكن است ناموسى (ويا شَرَف بقول عرب زبانها) باشد، وممكن است بر أثر فشارهاى روحى و يا رفتارهاى غلط افراد خانواده، أعم از شوهر يا پدر باشد، در رسانه ها مطرح شده است.

اين مسأله بيشتر در جنوب ايران و برخى كشورهاى عربى وجود دارد كه بقول خودشان مسأله ناموس مطرح است.

اين نوع هنجارها را گروهى به شرع وگروهى به عُرف و جامعه مرتبط ميدانند.

از نظر شرع اينگونه أعمال خلاف قانون خدا و رسالت رسول الله و خاندان عصمت وطهارت (عليهم صلوات الله) است.

نه شوهر حق دارد همسرش را بقتل برساند، و نه اولياى شرعى همچون پدر يا برادر و فاميل درجه يك.

اينگونه اعمال در مناطق عرب زبان بيشتر است كه افراد خيال ميكنند فرار دختر يا همسر مثلاً لطمه به آبروى اجتماعى و خانوادگى ايشان ميزند.

در واقع اگر قرار باشد مجازاتى در كار باشد، بايد شوهر  و يا پدر وبرادر را مجازات كرد كه نتوانسته است به وظيفه شرعى خود  عمل كند، و لذا  به فرار خانم از منزل منتهى شده است.

غيرت شرعى آنست كه از او حمايت كنيم از شر اشرار، و عهده دار رفع نيازهاى روحى و روانى او باشيم.

چه بسا أعراف قبايل بر أساس جاهليت بنا شده باشد كه دختر را ننگ ميدانستند.

اسلام (مذهب تشيّع) جنس مؤنث را خير و بركت ميداند، و حمايت او را جزء لايتجزأ از وظائف سرپرست خانواده ميداند.

درحاليكه مردم هنوز جنس مؤنث را طبقه دوم جامعه ميدانند.

خود اين باور نه تنها غلط است، بلكه گناهى نابخشودنى است.

متأسفانه حكومتها هم نه تنها راه حل قانونى براى اينگونه هنجارها نگذاشته اند، بلكه با قانونهاى غلط به نحوى به اينگونه مسائل شرعيت بخشيده و هيزم بر آتش جهل ونادانى اضافه ميكنند.

راه حل آنست كه دختر در ازدواجش آزاد باشد، وبرادر يا پسر عمو مثلاً هيچگونه ولايت وحقى بر او  نداشته باشد.

و در امور خانه و تربيت بين سرپرست و آن زن يا دختر رفاقت و دوستى و محبت حاكم باشد، تا بتواند آن سرپرست مشكل دختر و يا همسر را برطرف نموده وعملاً در كنار او  وجود حقيقى داشته باشد.

و اگر من را متهم به فرقه گرائى نكنيد، اينگونه مسائل كه در مناطق عرب زبان بيشتر وجود دارد، از باورهاى خشن اهل سنت سرچشمه گرفته است.

أهل سنت زن را ناچيز شمرده و هرگونه تخلف او را ناموسى پنداشته و به سر پرست اجازه ميدهند أشد مجازات را خود سرانه إعمال نمايد.

در واقع تمام تخلفات جنس مؤنث را بى عفتى ميدانند، در حاليكه اغلب آنها ناشى از عدم فهم و ادراك سرپرست است، و ربطى به عفت و شَرَف ندارد، چون اصولاً و على الاغلب عمل منافى عفت صورت نگرفته است.

در تاريخ دو حكومت پُر افتخار رسول خدا و أمير مؤمنان (عليهما صلوات الله) كه بنگريم، حتى يك مورد از اينگونه رفتارهاى غير انسانى نمى بينيم.

ولى متأسفانه حكومتهاى شيعه به كسى اجازه نميدهند حقايق خشونت بار جاهليت كه نام دين بر آن نهاده شده را بيان كند، و همواره اصرار دارند اسلام را قربانى تصورات غلط وحدت سياسى و غير ممكن خود بنمايند.

وإلى الله المشتكى.

٢٠ بهمن ١٤٠٠

به اشتراک گذاشتن با :