تهمت ارتباط با بیگانگان

یکی از تهمت هایی که ظالمان می بستند و از آن به عنوان حربه استفاده می کردند، تهمت انتساب به خارج است. این تهمت را به پیامبر صلی الله علیه وآله نیز زده اند. این گونه که در قرآن کریم آمده است: «وَقَالَ الَّذِینَ کَفَرُوا إِنْ هَذَا إِلَّا إِفْکٌ افْتَرَاهُ وَأَعَانَهُ عَلَیْهِ قَوْمٌ آخَرُونَ فَقَدْ جَاءُوا ظُلْمًا وَزُورًا * وَقَالُوا أَسَاطِیرُ الْأَوَّلِینَ اکْتَتَبَهَا فَهِی تُمْلَی عَلَیْهِ بُکْرَةً وَأَصِیلًا؛ و کسانی که کفر ورزیدند گفتند این [کتاب] جز دروغی که آن را بربافته [چیزی] نیست و گروهی دیگر او را بر آن یاری کرده‌ اند و قطعاً [با چنین نسبتی] ظلم و بهتانی به پیش آوردند * و گفتند افسانه ‌های پیشینیان است که آنها را برای خود نوشته و صبح و شام بر او املا می ‌شود».

برخی از مشرکان این تهمت را به پیامبر نسبت دادند که قرآنی که تلاوت می کند از جانب خدا نیست و افرادی از بیرون، از قبیل احبار یهود و نصاری آن را هر صبح و شام بر او املا می کنند. همانند این تهمت را معاویه به حضرت امیرمؤمنان علیه السلام و بعدها به حضرت امام حسین علیه السلام زد و همچنان از این حربه استفاده شده است.از جمله کسانی که تهمت ارتباط با خارجیان به او زده شده، مرحوم میرزای شیرازی بزرگ رضوان الله تعالی علیه است. خواندن سرگذشت آن بزرگوار و فتوای سرنوشت ساز او به ویژه برای جوانان غیور بسیار مفید است و موجب می گردد که فریفته تبلیغات باطل و گمراه کننده ای که از سوی کشورهای کفر به وجود می آید نشوند و یا دست کم قاصر باشند و نه مقصر. میرزای شیرازی بزرگ با حادثه تنباکو و فتوای مشهورش مبارزه ای کم نظیر در تاریخ بشر با استعمارگران انگلیس کرد که موجب شد چهارصد هزار تن از مستشاران انگلیسی را از ایران بیرون برانند. آن گونه که در کتاب های تاریخ نوشته اند این فتوا و بازخورد آن با کشته های زیادی هم همراه بوده است. طبیعی بود که انگلیسی ها که منافع بسیاری را در ایران با فتوای میرزا از دست داده بودند، دست روی دست نگذاشتند و دست به حربه شدند و تهمت زدند. آنان عده ای را تشویق کردند که بگویند میرزا حسن شیرازی، میرزای بزرگ خودش انگلیسی و مرتبط با انگلیس است. میرزای بزرگ با بیرون راندن چهارصد هزار انگلیسی ایران را از مصیبت بزرگی نجات داد، که اگر این اقدام خردمندانه و با صلابت نبود، چه بر سر ایران می آمد؟!

همانند این قصه را برای آیت الله العظمی میرزا محمد تقی شیرازی در ثورة العشرین (انقلاب سال 1920 عراق) پیش آوردند. انگلیس با پشتوانه قریب به هزار میلیون (یک میلیارد) نفر در برابر کشور چهار میلیون و اندی نفر عراق قرار گرفته بود. انگلیس که در پی نقشه های استعمارگرانه اش در چین و هند، خیال سیطره و تسلط بر منابع و امکانات عراق را در سر داشت، با انقلاب و مخالفت و شورش شدید مردم عراق مواجه شد. ثورة العشرین با رهبری آیت الله العظمی میرزا محمد تقی شیرازی رضوان الله تعالی علیه پیش رفت و توانست استعمار بزرگ انگلیس در آن روز را که با توجه به جمعیت ششصد میلیون نفری چین و چهارصد میلیون نفری هند، قریب به یک میلیارد نفر را حامی و پشتوانه خود قرار داده بود شکست دهد و سرانجام بیگانگان را از کشور خود بیرون کند. در این جنبش خونین، شمار فراوانی از انگلیسی ها در رمیثه و اطراف آن کشته شدند.

انگلیسی ها که قصد تصرف عراق را داشتند از راه دریا وارد این سرزمین شدند و با مقاومت شدید ملت عراق روبرو شدند. انگلیسی ها در اینجا نیز حربه کهنه خود را به کار بردند و شخصی را اجیر کردند که بر روی منبر بگوید که میرزا محمد تقی شیرازی انگلیسی است و انگلیسی ها برای مصالح و مطامح خود او را تحریک کرده اند که فتوای جهاد دهد و مردم را علیه انگلیسی ها بشوراند و عجیب تر اینکه بعدها بنده از خود یکی از دو وکیل میرزا محمد تقی شیرازی رضوان الله تعالی علیه شنیدم که گفت: ما هرچه سعی کردیم که شهریه آن شخص را که بر روی منبر به میرزا تهمت انگلیسی بودن زد قطع کنیم، آقا اجازه ندادند.

این همان اسلوب پیامبر صلی الله علیه وآله و شیوه حکومتداری حضرت امیرمؤمنان علیه السلام بود. آیا رواست که شهریه کسی صرفاً به این دلیل که مخالف رئیس حکومت است قطع شود؟ این منطق امثال معاویه و یزید و هارون است. وگرنه پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله سهم هیچ یک از منافقان را از بیت المال قطع نکرد. امیرمؤمنان علیه السلام به کسانی که در برابر او شمشیر کشیدند و با او جنگیدند فرمود که یکی از حقوق شما بر من است که مستمری تان را از بیت المال قطع نکنم.

 برگرفته شده از بیانات مرجع عالیقدر در گردهمایی مبلغان در شامگاه دوشنبه 24 ذی الحجه 1440ق

به اشتراک گذاشتن با :