طلاق در حال حیض

دوخاطره بياد ماندنى

براى اين موضوع دوخاطره بيادماندنى دارم كه هردو دروقت خستگى من بود ولى از اينكه مشكلى حل شد خوشحالم.

خاطره اول

يكى از اعضاى دفتر نجف كه دربغداد زندگى ميكرد ودرنجف درس مى خواند حدود نيمه شب بمن زنگ زد وگفت: مشكلى الان پيدا شده وزن وشوهر دربستر زناشوئى هستند !!

زن كه دربستر شوهر دومش بود مدعى شد: شايد طلاق از شوهر اولش صحيح نبوده، چون امشب از يك روحانى در تلويزيون شنيدم كه طلاق درحال حيض باطل است، ومن احتمال مى دهم كه طلاق من از شوهر سابقم كه 7 سال پيش اتفاق افتاد باطل بوده، وما الان حدود 3 سال است باهم زندگى مى كنيم ويك فرزند هم داريم همواره درحال گناه هستيم وبايد براى هميشه از يدكيگر جدا شويم چون هنوز همسر آن شوهر سابق هستم وازوداج ما، ازدواج با زن شوهر دار است وبراى هميشه باهم حرام خواهيم بود.

خاطره دوم

روز خسته كننده اى را پشت سرگذاشته بودم، جلسه وبررسى كارها وفشارهاى روانى، ومن در آستانه سفر، الان هم آماده رفتن بودم از دفتر، كه ناگهان چند نفر جوان وارد دفتر اقاى شيرازى درنجف شدند وعجله داشتند پاسخى براى مشكله مهمى كه پيش آمده بود وهمه نگران آينده يك زندگى.

آقا ترا به خداه راه حلى براى ما بگذار!

گفتم: مشكل چيست؟

يكى از آنها گفت: من مدتيست باخانمى ازدواج كردم، باهم اختلاف جزئى داريم، او خانه مستقل مى خواهد، من اصرار دارم درخانه پدرى زندگى كنيم.

الان او مدعى شده كه احتمالا طلاقش از شوهر سابقش باطل بوده چون درحال حيض صورت گرفته ولذا ازدواج بامن باطل وبراى من حرام ابدی است.

چند مسأله

اولا: طلاق در دوران حيض باطل است، مگر اينكه مرد ازوضع همسرش بى اطلاع باشد ونتواند بفهمد همسرش پاك شده يانه.

وانگهى طلاق شرعى بايد بعد از پاكى زن از دوران (پريود) حيض دوم صورت گيرد، يعنى پيش از يك ماه (حدودا) زن وشوهرازهم دورباشند ورابطه زناشوئى نداشته باشند.

پس اگرطلاق دردوران پاكى اول كه رابطه داشته اند ويا پريود اول باشد بى شك باطل است.

دوم: ادعاى زن اگر پس از مدتى صورت گيرد ويقين هم نداشته باشد به وقوع طلاق درحال حيض، اعتبار ندارد وباطل است.

سوم: اگرنتيجه اين ادعا منافعى براى زن داشته باشد، مانند خاطره دوم، باز هم ادعا باطل است.

مگر اينكه درموارد فوق يقين حاصل شود.

ويقين حاصل نمى شود مگر اين كه مجرى طلاق كه عموما يك روحانى است بنويسد تاريخ طلاق را وبرابرى شود وپس از دقت هاى فراوان.

سه نكته

1 – طلاق دردست مرد است مگر اينكه زن درهنگام عقد شرط كرده باشد.

2 – گذشت زمان اگر با شك همراه با شد.

3 – منافع زن در از هم گسيختن زندگى باشد.

در نتيجه هردو زندگى باصلح وصفا ادامه يافت.