كشورهاى اسلامى وشفافيت؟

سازمان شفافیت بین‌الملل يك گزارش ساليانه دارد كه در آن عملكرد كشورهاى جهان را مورد ارزشيابى و درصد شفافيت وپاكى آنها را (اززواياه مختلف)  بررسى ودسته بندى ميكند.

در رتبه‌بندی شفافیت بین‌الملل “شاخص احساس فساد” برای کشورهای مختلف را تعیین می‌کند.

اين سازمان برای تدوین گزارش خود، بر اساس ضوابط مشخصی از جمله نظر کارشناسان و دست‌اندرکاران، برای هر کشور امتیازی را محاسبه و بر اساس آن رتبه‌بندی می‌کند.

امتیاز ١٠٠ به معنی شفافیت و سلامت کامل از نظر “احساس فساد” و امتیاز صفر به معنی فساد کامل است.

در گزارش امسال آمده است: امتیاز دو سوم کشورهای جهان کمتر از ۵۰ از ۱۰۰ شده  است.

کشورهای واقع در خاورمیانه، آفریقا و آمریکای لاتین عمدتا در بخش‌ پایین جدول قرار دارند.

دانمارک و نیوزیلند با ۸۸ امتیاز در صدر جدول سازمان شفافیت بین‌الملل هستند و صومالي و سودان جنوبی با ۱۲ امتیاز بدترین وضعیت را از نظر شاخص احساس فساد دارند.

سازمان شفافیت بین‌الملل در گزارش تازه‌اش می‌گوید کشورهای منطقه خاورمیانه و شمال آفریقا با امتیاز متوسط ۳۹ از ۱۰۰ همچنان بافساد شدید روبرو هستند و پیشرفت اندکی در کنترل این وضعیت داشته‌اند.

لازم به تذكر است كه كشورهاى فارسى زبان در رتبه ١٤٥ و ١٦٥ قرار گرفته اند..

در میان ۱۸ کشور این منطقه که در این گزارش بررسی شده‌اند، امارات و قطر از جمله استثناهایی هستند که به ترتیب با امتیاز ۷۱ و۶۳ وضعیت به مراتب مطلوب‌تری نسبت به کشورهای دیگر دارند.

اينكه قران كريم ميفرمايد: وأنتم الأعلون إن كنتم مؤمنين، اين سؤال را مطرح مى كند: ما را چه شده است كه مدتهاست در پايين ترين درجه قرار داريم؟

وآيا امارات وقطر از ميان ديگر كشورهاى اسلامى چه امتيازات عقيدتى، فكرى و … دارند كه در رده برتر ذكر شده اند؟

وآيا كشورهائى كه ما آنهارا كشورهاى كفر ميناميم، چه برترى بر ما دارند؟

نميشود هميشه ما بهتر باشيم (درتصورات خود) وديگران بد باشند .

اگر ظلم وچپاول باشد كه همه دارند، اگر تجاوز به حقوق ديگران است كه همه دارند، اگر سرقت و بى عدالتى و… باشد كه هيچ كشورى از آن مبرا نيست؟

ما را چه شده است كه رتبه ما از ته ليست جزو اولين ها شده است؟

تدخل در كشورهاى ديگر باعناوين مختلف امروزه، مُد شده است و كمتر كشورى را مى بينيم كه در كشورهاى ديگر طمع يا نفوذ نداشته باشد، لذا اين عناوين نيز پاسخ سؤال ما را نميدهد.

ظاهراً مشكل كشورهاى درحال توسعه، كه ما هم (با چند هزار سال تاريخ درخشان) درميان آنها هستيم، مشكل فرهنگى است، نه  ادارى،زيرا سردمداران كشورهاى ما درهمان دانشگاهها درس خوانده اند كه غربى ها خوانده اند، از نظر فرهنگ ما خود را برتر ميدانيم درحالي كه واقعاً اينگونه  نيست، ما نه از مذهب، ونه از دين، ونه از تمدن، متأسفانه، درس نياموخته ايم، وساخته نشده ايم، ولذا در رتبه هاى پائين ليست قرار گرفته ايم.

كه البته مشكل ما هستيم نه اديان و عقائد ما.

بيائيم گامهاى رشد فرهنگى واقعى را آغا كنيم، واز تكرار شعارهائى كه حكومتهاى ما سر ميدهند دورى كنيم، تا شايد بتوانيم در ١٠٠سال اينده، جزو بالاترين ها بشويم.

نفرماييد: مهم اينست كه مورد رضاى خداوند باشيم،  نه سازمان شفافيت، زيرا كه اين شعار نير حقيقت خود را ازدست داده أست،وجوامع ما در امتحان الهى نيز از سلامت پندار وكردار درجه خوبى ندارد، وبا يك حساب سرانگشتى وتأمل در فساد اخلاقى در خانواده و جامعه، مالى، گفتارى، رفتارى، و… به راحتى ميتوان به اين واقعيت رسيد.

٩ بهمن ١٣٣٩

به اشتراک گذاشتن با :