كس نخارد پُشت من

امروز هيئت عاليرتبه افغانستان وارد واشنگتن شد، وهفته ها پيش مقامات عاليرتبه عراق، وهر روز  هيئتى از يك كشور باصطلاح اسلامى يا عربى وارد يكى از پايتختهاى كشورهاى قدرتمند ميشوند.

همه اين هيئتهاى عاليرتبه، خواسته يا ناخواسته، عملاً آبستن قدرتهاى بزرگ شده اند، فرقى نميكند اين قدرت بزرگ غرب باشد ياشرق، يا چشم بادامى.

آنچه سزاوار أهميت است اينست كه اين هيئتهاى با امدن به پايتختها ثابت ميكنند كه از خود اختيارى ندارند، يا اينكه خيال ميكنند كشورهاى بزرگ حامى آنها هستند.

مشكل در كشورهاى بزرگ نيست، هر شخص يا كشور قدرتمندى اين چنين عمل ميكند، شما هم با افراد كشور خودت (انديشمندان، علماء، دانشگاهيان و..) چنين عمل كردى، مشكل در ما است كه اراده خاراندن پشت خود نداريم.

اميد به غريبه داشتن هنر نيست، مهم انست كه بتوانيم انگشتان خود را قوى ساخته واراده خاراندن پُشت خود داشته باشيم.

اين قانون طبيعت است كه اول ميستاند، وسپس اگر دلش خواست، نيم نگاهى به ما خواهد كرد، آنهم اگر صلاح دانست.

امروزه ثابت شده است كه كشورهاى قدرتمند افراد خانه ما را طمعكار ميسازند، بوى قدرت را به مشامشان نزديك ميكنند، وآنها را تحريك ميكنند، وما را درمقابل عمل انجام شده قرار ميدهد.

زور بگوئى باچماق حقوق بشر روبرو ميشوى، نديده بگيرى، قدرتت از كف بيرون ميرود.

شما اختيار خود دارى، أما حق ندارى بنام وطن يا آئين ومعتقدات خود، كشور را بفروشى.

اگر خيال ميكنى با خود فروشى ميتوانى بر اريكه قدرت بمانى، خوب است بدانى: اگر قرار بود دنيا وجاه وتخت براى كسي بماند، از شما باعرضه تر در جهان زياد امدند ورفتند، و نتوانستند قدرت براى خود نگاه دارند.

 بسيارى از آنها قابليتهاى فوق العاده اى داشتند، خيلى بيشتر از شما، ولى طبيعت دنيا اينگونه است، كه ماندنى نيست.

١٣ ذى قعده ١٤٤٢

به اشتراک گذاشتن با :