كدام جرم است، شکنجه يا انتشار تصاوير
به دنبال هك سيستمهاى امنيتى بعضى زندانها، در گوشه وكنارعالم سياست و رسانه های حکومتی سخنان متفاوتى از مسؤلين بيان شده است، كه أغلب آنها نوك تيز حمله را متوجه پخش تصاوير كرده اند، نه شكنجه سيستماتيك در زندانها.
ودر نتيجه فرموده أند: (شأن نظام مقدس جمهوری اسلامى زیر سئوال رفته است) غافل از اينكه در مرحله نخست أصل واساس اسلام متهم شده است، ولى متأسفانه ما متوجه اين توطئه بزرگ نيستيم.
چرا نميدانم؟
البته اين نخستين بار نيست كه أصل وأساس اسلام زير سؤال رفته است، سالها است كه نوع عملكرد ما مسلمانان، خواسته يا ناخواسته، آبروى اسلام را برده است.
هنگاميكه ما بعنوان يك مسلمان، دروغ گفتيم، بهتان (تهمت) را خلاف شرع تفسير كرديم، وبنام شرع مخالفين خود را به آنچه نكرده أند متهم نموديم، ، غش در معامله نموديم، خودى را غريبه، وغريبه را خودى قلمداد كرديم، ونا آگاه به مسائل سياسى، اقتصادى، نظامى و… را درمقام مسؤليت قراداديم، نوجوان بى تجربه را قاضى شرع دادگاهها گمارديم، ودهها مورد ديگر، از همان زمان ما آبروى اسلام را زير سؤال برديم.
در واقع، ما اسلام تحریف شده را بنام اسلام ناب محمدى معرفى کردیم.
اين گناه بزرگ ربطى به پنجاه ساله أخير ندارد، اين گناه نابخشودنى از زمان تحريف در سيستم حكومتى اسلام ودر زير سقيفه بنى ساعده به وجود آمد.
يعنى آنگاه كه خالد بن وليد شمشير اسلام، وبنى أميه وبنى عباس و.. حتى دولت عثمانى باهمه جناياتش، حاميان اسلام معرفى شدند، وكسى از ما مسلمانها در صدد اصلاح بر نيامد، معصوم را تنها گذارديم تا به قربانگاه برده شود، وما به لاحول ولاقوة الا بالله اكتفا نموديم.
أری پس از آن تحريف بزرگ و گناه نا بخشودنی، حكومتهاى التقاطى كه قانون اسلام را باقوانين غربى وسليقه هاى قومى وفاميلى و.. در آميختند، همان راه انحرافى دنبال شد، وشد آنچه امروزه در كشورهاى باصطلاح اسلامى، ما شاهد آن هستيم.
ولذا در قانون اساسى متذكر شدند: اسلام وقران يكى از منابع قانون گذارى است.
ودر پايان اين سؤال همچنان مطرح است، كدام جرم است، شنجه يا انتشار تصاوير؟
