سنگ و ديوار شيشه اى (!)

در هر جامعه ودولتى خطاهایی وجود دارد، و در حقيقت جامعه بى خطا وجود خارجى ندارد، الا اينكه چه كسى خطا كرد، ويا اينكه باخطاكار چه برخوردی شد، مهم است.

حتى درجوامع انبياء واولياء نيز خطا كار موجود است.

ما جامعه ای بهتر و مهمتر از دوره ظهور نداريم، در آن زمان نيز حضرت ولي عصر (عجل الله فرجه الشريف) كشته مي شوند، يا مسموم مي شوند.

نحوه برخوردها مهم است، دربرخورد بافرعون، موعظه نخستين گام است: (فَقُولَا لَهُ قَوْلًا لَّيِّنًا لَّعَلَّهُ يَتَذَكَّرُ أَوْ يَخْشَىٰ).

وبه فرعون بگوييد: إني إلى العفو والمغفرة أقرب مني إلى الغضب والعقوبة، يعنى به فرعون برسانيد كه خداوند به گذشت و مهربانی نزديكتر است تا خشم وغضب..

بعضى گفته اند: قولا له : إن لك ربا ولك معادا ، وإن بين يديك جنة ونارا . يعني او بداند كه خدائى دارد، ومعاد ورز رستاخيزى هست كه همه بايد زنده و محاسبه شويم، و بهشت و دوزخ در برابر تو خواهد بود.

از حضرت علي در تفسي آيه منقول است كه فرمود : ( فقولا له قولا لينا ) يعنى او را با کنیه خطاب كنيد كه در واقع نشانه احترام است، قال : كنه.

گفته اند به او گفته شود: ابو مره. كه لقب و كنيه ابليس است.

پس، گفتاري نرم ولى قاطع،  شايد كه از کردار ناپسند خود برگردد.

خالد بن وليد در زمان رسول الله (صلى الله عليه وآله) فعل حرامى انجام داد، حضرت عكس العمل نشان داده و فرمودند: اللهم اني بريء من خالد.

اهل سنت بنابرنقل بخارى از ابن عمر آورده اند كه رسول خدا ارتشي را با سركردگي خالد براي تبليغ دين درميان بنى جذيمه فرستادند، آنها اسلام نیاوردند، خالد بعضی آنها را بدست من و بعضی بدست ديگران سپرد، و در نهايت گروه زيادى را خالد قتل عام كرد.

عبد الله بن عمر ميگويد من وبعضی أصحاب قبول نكرديم كسي را بكشيم و آنها را خدمت رسول خدا آورديم، رسول خدا از عمل ناجوانمردانه خالد ناراحت شدند و چند مرتبه فرمودند: با الها من از عمل خالد بیزار هستم، سپس حضرت على (عليه السلام) را فرستادند تا خون بهاى كشته شده گان را بدهد و رضايت ايشان را بدست آورد.

على عليه السلام رفت و تمامى خسارتهاى آن قبيله را پرداخت، حتى بابت ترس و دلهره اى كه به وجود آمده بود، ونيز براي كاسه ها و ظروف شكسته.

مقداري پول زياد آمد، حضرت على ميان أهل آن قبيله بالسوية تقسيم كرد تا از رسول خدا راضي شوند و معذرت خواهی ایشان را پذیرا باشند.

و هنكاميكه خبر وتفصيل رضايت مردم به رسول خدا رسيد، حضرتش بسیار خرسند شدند.

يعنى برخورد نمودند و از عملكرد ناصحيح عذرخواهي كردند، و دية قتل را پرداخت نمودند.

اين دو نوع برخورد را به عنوان مثال ذكر كردم.

يكي جلو خونریزی در حد مقدور گرفته شود، واگر شد، ديه وخسارتها تا حد جلب رضايت مردم پرداخت شود.

حال ما هستيم وتاريخ.

أما در وضع سياسى ما، حكومتها نه تنها از خطاهاي نزديكان به قدرت تبري  نمي جويند، بلكه اگر هم مجبور شوند او را از مقامى بركنار كنند، فورا به جاى ديگرى میگمارند، و چنانچه فرياد ملت يا در وسائل ارتباط جمعي بلند شود كه نشود بشكل طبيعي خاموشش کرد، با فرمان ملوکانه او را عفو( همانگونه كه ترامب انجام داد) ويا به مردم و نمايندگان و مطبوعات أمر ميكنند: كشش ندهيد، ما دشمن مهمتری داريم كه بايد با او برخورد شود، و يا اينكه (اگر گروه باشد مانند طالبان) با أو به گفتگو مى نشينند، و تمامى خونهاي ريخته شده را ناديده مي انگارند.

پایان سخن اينكه …. ؟

18 بهمن 1399

به اشتراک گذاشتن با :