سلول انفرادى !

چندى پيش عزيزى عكسى از سلول انفرادى در زندانهاى دانمارك برايم فرستاد، با نيم نگاهى به آن ياد 18 ماه زندان در زندان توحيد تهران افتادم، خاطره های تلخ برايم زنده شد، اين برايم مهم نبود، آنچه مهم بود ودردناك، بنام اسلام بودن زندان توحيد بود.

از يك جهت اسلامى بودن كشور، از سوى ديگر كشور بنام تشيّع، واز همه مهمتر اينكه انقلاب بنام اسلام ومرجعيت تقليد و زندان بنام يكتا پرستى بود.

ما در سلول انفرادى زندان توحيد پنجره نداشتيم، جز نمادى از پنجره كه نه تنها هوا از آن داخل نمى شد، بلكه حتى روزنه نور هم نداشت.

براى هوا خورى بايد با بازجو خوش حساب مى شديم تا لطف فرموده بعنوان صدقه، هفته اى يك ساعت هواخورى اجازه دهد.

خانواده هاى ما نمى دانستند ما كجا زندان هستيم!

أكر ملاقاتى صورت ميگرفت، تو زندان اوين قرار ميگذاشتند تا معلوم نشود ما كجا زنداني هسيتم.

آنچه برايم جالب است، موزه شدن زندان توحيد است(!) البته جداى از اسلامى بودنش، يعنى آنچه موزه شده زندان توحيد است نه زندان كميته مشترك ضد خرابكاري، كه زمان شاه جايگاه آزاد انديشان بوده است.

ولى كليه مجسمه ها وعكسهائى كه به نمايش گذاشته شده متعلق به زمان شاه است.

آنچه مطرح است اينكه: از افتخارات سيد محمد خاتمى است كه اين زندان مخوف را تبديل به موزه كرده است وبيان نشده كه درفاصله بين 12 بهمن 1357 كه امام آمدند، تا 8 بهمن 1382 كه زندان توحيد به موزه عبرت تغيير جنسيت داد، چه كسانى در اين مدت آنجا بازداشت بوده اند؟

چه شكنجه هائى آنجا بكار گرفته شده است؟

از زندانيان در اين مدت هيج خبرى نيست، لابد در اين مدت اين ساختمان عظيم الجثه (!) مسجد شده بوده ودر آن نماز جماعت ميخوانده اند، شايد!!!!!

جالب اينكه نمايندگان مجلس آن روز كه جزو افتخاراتشان بود تغيير جنسيت اين زندان مخوف، در زمان احمدى نژاد به همان اتهام بازداشت وشنكنجه شدند(!).

سبحان مقلب الاحوال

عكسها از زندان توحيد پيش از تغيير جنسيت

 

به اشتراک گذاشتن با :