الحمد أتينا كه منم حرف نتتينا

در ديدار هفتگى حجت الاسلام شيخ محمد تقى ذاكرى با دانشگاهيان فارسى زبان مقيم  ايالتهاى ويرجينيا، مريلند و واشنگتن، حجت الاسلام ذاكرى ظمن اشاره به اوضاع نابسامان شيعيان در گوشه وكنار نقاط مختلف جهان گفت: اخبار شيعه در سالهاى اخير بيشتر  منتشر شده ومردم بيشتر درجريان امور هستند، ولذا تصور ميشود ما در ضعف قرار گرفته ايم، در حاليكه ما در مراكز قرار جهان وجود داريم وهمه امور ما زير نظر جهان قرار گرفته است.
شيخ محمد تقى ذاكرى كفت:  نابسامانى ما بروز نشدن فكر وانديشه ماست، از جهت فكرى ما اب تو ديت نيستيم، كه بايد باشيم، در جهان زمان ارزش دارد، ولى در كشورهائى كه مازندگى مى كنيم به دليل نبود امكانات و وصايت كشورهاى بزرگ برما، مانمى توانيم از امكانات بالقوه خودمان استفاده كنيم وبه بالفعل برسانيم.
يعنى هنوز يك شيعه عراقى اختيار خودش وكشورش وذخائر زير زمينى او در اختيار قدرتهاى بزرگ است، هنوز يك وزير شيعه نمى تواند باشركتهاى بزرگ جهان قرارداد امضاء كند ومشكل آب، برق، جاده سازى، نقل وانتقالات (ترانسپوتيشن) راه آهن، فرودگاه وامثال اينهارا حل كند، با وجود اينكه در عراق شيعه  اغلبيت است، دولت دارد، صاحب قرار است بظاهر، ولى در واقع اين وصايت است كه به او مى گويد امضا بكن، يا فعلا ولش كن.
همين امر در ايران بشكل دگرى است، در بحرين وكشورهاى ديگر به نحوى ديگر است، كه در نتيجه وصايت است ونه توانمندى قانون، پس اگر يك شيعه از جهت فرهنگ وتخصص بالا باشد باروابط وقدرت علمي خودش مى تواند جايگزين را بيابد ومشكل را حل كند.

هنوز اكثريت شيعه در عراق وبعد از ١٢ سال آزادى ظاهرى، هنوز كتابهاى مدارس دبستانى او، هنوز صلاح الدين ايوبى كه صدها هزار شيعه كشت، هنوز يك قهرمان ملى است، در ايران هم در بعضي كتابهاى درسى صلاح الدين يك قهرمان ملى بشمار مى ايد. يعنى در ايران شيعه هم هنوز فكر غير شيعه حاكم است، از افتخارات انقلاب شيعه است كه كتاب سيد قطب را ترجمه كرده است. اين نهايت ضعف فرهنگى است.
شيخ محمد تقى ذاكرى باذكر حوادث تاريخى ودولتهاىى كه درطول تاريخ بنام اسلام وتشيع حكومت كردند گفت: همه انها در پيچ وخمهاى كوچك گير كردند ودرگير مسائل كوچك وبي ارزش شدند، وبجاى اينكه سعه صدر داشته باشند، ويا با استفاده ازقدرت بالقوه خود وروابطى كه در اثر ورود به عرصه حكومت بدست امده قدرت حقيقي خود را  بكار گيرند، درجنگهاى بيهوده عمر ووقت خود را  تلف كردند.
ايشان با بيان اينكه چرا ما فقط درجنگها متحد ميشويم، گفت: چرا نمى توانيم در كار سياسى ومديريتى بايك ديگر متحد شويم؟ اينچه معجزه ايست كه فقط مارا در كشته شدن وجبهه جنگ متحد ميكند؟

 

يكى ازجوانان سؤال كرد: شماچرا در مورد عراق از سياست سخن ميگوييد ولى در مورد ايران از بحثهاى سياسى طفره ميرويد؟
ايشان در جواب گفتند: يكى از فوارق بين ايران وعراق اينست كه در عراق اگر وزارت مربوطه پروانه يك حزب را صادر كرد وسردبير ان حزب مصاحبه مطبوعاتى نمود، فورا باز داشت نمى شود! همانگونه كه بادبير كل حزب جديد التاسيس اتحاد ملت ايران برخورد شد.
خنده حضار
شيخ محمد تقى ذاكرى انگاه داستان يك مادر وسه دختر كه خواستگار برايشان امده بود با اب وتاب شرح داد وگفت: سرنوشت روحانيت مستقل در ايران، وتدخل در امور سياسى،  همان سرنوشت ان دختر سوم است كه گفت: الحمد أتينا كه منم حرف نتتينا!!
خنده و پايان بحث.

 

به اشتراک گذاشتن با :