ما اشتباه كرده ايم (!)
امروزه ودقيقاً بعد از هردولتى اين عبارت را از پيشينيان صدارت دولت ميشنويم.
خيال نكنيد اقرار به اشتباه است، كه ايشان ترمزهاى هيدروليك براي رئيس جمهور اينده ميگذارند.
مقايسه ايران باماليزى دقيقاً عبارتهاى دولتهاى گذشته (على الأغلب) در مناظره هاى قبل از انتخاب، ونامزدهاى اينده (بازهم على الأغلب) بوده وهست وخواهد بود.
امروز سخنراني بعضي وعاظ را ميشنيدم كه از اقاى پزشكيان خواسته بودند درصورت عدم انجام تعهدات ضرف شش ماه، استعفا بدهند وطى اعتراف نامه اى به مردم علت را بيان كنند.
بازيهائى كه قربانى وبازنده اش مردم هستند وناظرش تاريخ نا خوانده است.
آيا كسى جز ملت هزينه اشتباهات مسؤلين گذشته را جبران مى كند؟
چرا مشتبِهين را به دادگاه نمى كشند؟
چرا تفصيل اشتباه را كسى براى مردم بيان نمى كند؟
چرا مشتبِه را ممنوع الاستخدام نمى كنند؟
مگر رئيس جمهور يا هر مسؤل ديگرى (در رده هاى بالا) حق دارد استعفا بدهد؟
در عراق ديديم هركس كانديد مجلس مى شود، بايد برگه سفيد امضا كند، ومتعهد شود هرگاه از او خواستند بايد استعفا بدهد.
هزينه هاى هزار ملياردى اشتباهات يكايك مسؤلين را از كدامين جيب پرداخت مى كنند؟
عوام فريبى تا كى؟
سر نخ گم شده است (!).
بعد از هر انتخابات مى گوئيم: رأي ملت اعتبار ندارد واين تعيين است كه به رأى مردم اعتبار مى بخشد، وبعد جناب رئيس ممنوع التصوير و …. و خدا مى داند چه اتفاقاتى براى او مى افتد، وبعد از مدتى، وهنگاميكه كفگير به ته ديگ مى خورد از او استمداد مى شود.
ناگهان وبدون ارائه دليل ممنوع التصوير بودن حذف مى شود(!)
علت را كسى مى داند؟
خيال مى كنيد در ساير كشورهاى باصطلاح اسلامى وخاور ميانه اين چنين نيست؟
همه جا، حتى رئيس جمهور، بايد فرمان بر باشد.
قبل از كانديد شدن به او فهمانده مى شود كه شما بايد احساس مسؤليت بكنى، وبايد كانديد بشوى، اين مسؤليت شرعى است، نه ميهنى(!!)
وبعد هم همه گناهان تاريخ را بايد دركارنامه خودت، وبا رضايت كامل، ثبت كنى، و دَم نزنى، و إلا …
هيچك كس جز ملت محكوم و بازنده نيست.
بعد هم ميفرمايند: اين ملت است كه فقر را انتخاب كرده است.
اين گناهان ملت است كه مانع باران ورحمت الهى مى شود.
زلزله ها نتيجه گناهان و نافرمانيهاى مردم است.
پروردگارا، صبرت را سپاس (!).