اقتصاد خدائي را باور ندارند(!)
خداوند هنگام افرينش بشر بنا را بر آزادى فردى وتلاش هرچه بيشتر قرار داد وفرمود: وان ليس للانسان إلا ماسعى.
يعنى پيشرفت آدمى در تلاش بيشتر است.
ودر مقابل بخشش وهميارى توانمندان و بيت المال را درخدمت نيازهاى نيازمندان قرار داد، تا جبران نمايد نا توانى ايشان را، و پاداش عظيم براى توانمندان تا معنى داشتن ونداشتن را به ايشان بفهماند.
وپيامبران را بعنوان راهنمايان بشر وكنترل كننده هواخاهى حكمرانان قرار داد.
ولذا انديشمندان وعالمان را از نزديك شدن به ثروتمندان بخاطر ثروتشان، وحاكمان بخاطر قدرتشان، بر حذر داشت، تا مبادا تحت تأثير ثروت ومقام قرار گرفته ورسالت خود را ناديده انگارند.
اما حاكمان وثروت اندوزان باتصور اينكه ميتوانند سيستم جامعه را بنفع خود تغيير دهند، خدا را ناديده گرفته وجامعه را باروشهاى متأثر به عقل وهواى بشرى اداره نمودند.
ولذا عملكرد ايشان غلط واز راه پيشنهادى خداوند دور واقع شد.
اكنون حاكمان (در هر لباس وبا هر ايده اى كه باشند) تلاش دارند نعمتهاى الهى را درخدمت خواسته هاى خود قرار داده و مخالفت عملى با قانون خداوند نمايند.
ولذا (حاكمان) هرگز حكومتهاى الهى را مورد بررسى قرار نميدهند، وسيستم پيشنهادى خود را با سيستم ادارى پيامبران وفرهيختگان مقايسه نمى كنند.
ودر واقع آن سيستمها را قبول ندارند تا بخواهند از آن عبرت گيرند ويا به آنها در امور كشور دارى يا مردمدارى اقتدا كنند.
بطور مثال:
١- رسول خدا صلى الله عليه وآله زمين را از آن خدا وهركس آن را آباد نمايد فرمود، واجازه نداد حتى يك متر زمين باير (آباد نشده) فروخته شود.
ليكن تمامى حكومتهاى امروز اين موضوع را باور ندارند وزمين را ملك خود ميدانند وبه قيمتهاى سرسام آور بفروش ميرسانند.
٢- امير مؤمنان عليه السلام بازار ميساختند ومجاناً در اختيار بازرگانان قرار ميدادن تا قيمت اجناس وسود بازرگان زياد نشود.
ولي حكومتها امروز؟
اين دونمونه (از ميان صدها نمونه) از تضاد عمل حكومتهاى امروزه با سيستم پيشنهاى خداوند است، وكسى از مردم هم حق خود را مطالبه نميكند، چون مردم باور ندار كه باين اين چنين باشد.
آنقدر قوانين غلط در جوامع بشرى زياد شده است كه ديگر حقايق تارخ جائى براى درخشش ندارد.
أما چرا انديشمندان وفرهيختگان هركشور مردم را از حقايق سيستم حكومت خداوند آگاه نميكنند؟
آمار زندانيان سياسى را در كشور خودتان بخوانيد تا بدانيد: چرا؟
