سوره سياسي قران (؟)

سوره توبه از مهمترين سوره هاى قران كريم است كه بحث سياسى دارد ودر توبيخ  كفار و منافقان غوغا كرده است.

اگر چه آيات اول سوره ظاهراً خطاب به كفار است، ودر موارد متعدد مخاطب مسلمانانى هستند كه با كفار مدارا مى كنند، ويا اينكه در روياروئى با كفار كوتاهى مى كنند، ولي خطاب حقيقى به مؤمن نمايانى است كه تظاهر به اسلام يا ايمان دارند ولى در واقع جز اين عمل مى كنند، ودر ايمان خود ترديد دارند.

وچه بسيارند آنانكه منتظر نتيجه هستند، كه هرگاه پيروز شديد خواهان غنيمت باشند، وهرگاه مغلوب شديد مى گويند: از اول ميدانستيم پيروز نمى شويد.

از آيه ٦٠ صريحاً منافقين را مورد خطاب قرار مى دهد و ويژگيهاى درويان را متذكر مى شود.

منافقان درحاليكه مؤمنان را مسخره مى كنند،  ترس دارند مبادى آيه اى درحق آنها  نازل شود وايشان را بنام ويا با صفات معرفى ومفتضح نمايد.

قران كريم در اين آيات، نشانه هاى صريح منافقان را بيان داشته واز مؤمنين مى خواهد استوار باشند ومتذكر مى شود، مبادى فريب ظاهر نمائى كفار يامنافقان را بخوريد وبه گفتار يا كردارشان اميد وار شويد.

در آيه ٨٠ خطاب به رسول خدا مى شود، مبادى براى آنان طلب رحمت كنى، اگر هفتاد مرتبه براى ايشان رحمت بكنى فرقى بحالشان نيست، اينها استحقاق رحمت را ندارند، با اين وجود رسول خدا صلى الله عليه وآله برخورد مهربانانه اى دارد.

مثلاً در ايه ٨٣ ببعد به رسول خدا صلى الله عليه وآله أمر ميشود: برجنازه ايشان نماز مخوان، ليكن رسول خدا صلى الله عليه وآله از فرمان خدا مى فهمد مقصود چيست، پس برجنازه سركرده منافقين نماز مى خواند، وبر أثر اين عمل رسول خدا بيش از هزار منافق ايمان آورده ويا مسلمان مى شوند.

در آيه ١٠٧ مسأله ساختن مسجد ضرار مطرح مى شود كه منافقان در جهت ضديت با رسول خدا صلى الله عليه وآله ومؤمنين، مسجدى زيبا وآراسته بنا مى كنند، وبا اين عمل وحدت مسلمانان را مورد هدف قرار مى دهند و…

تمامى اين اعمال جنگ با خدا ورسولش بود، واينها مستحق أشد مجازات بودند، ليكن رسول خدا به نرفتن به آن مسجد اكتفا نموده وآنها را بحال خود وا مى گذارد.

لاتقم فيه، دستورى كه از آن دانسته مى شود احكام مذكور تنها تهديدهائى بودند كه مسلمانان را با نشانه هاى تقوى و نفاق آشنا كند.

مخالفت صريح باخدا، جنگ فرهنگى با رسول خدا ومؤمنين و دهها مسئله ديگر، تنها با برخورد فرهنگى رسول خدا صلى الله عليه وآله روبرو شد.

مسئله مهم آگاهى مؤمنان بود كه از رسول خدا تبعيت نموده وفريب نخوردند.

اگر قرار بود هرفعل حرامى با آن برخورد فيزيكى شود، مى بايست تمامى آنها به مرگ مجازات شوند، ليكن ههمه آنها درسلامت كامل ماندند،  كسى متعرض آنان نشد.

نه سرزنش، نه تهديد، نه مجازات و نه …..

ايمان مؤمنين بدين جهت بود كه از رسول خدا صلى الله عليه وآله درستكارى ديده بودند، نه …..

از افتخارات اسلام وسائر اديان الهى اصلاح از مراتب بالا است، واينكه هركس بايد خويشتن را اصلاح نمايد نه ديگران را.

ليكن جامعه امروز ما، همه را به اصلاح ديگران دعوت مى كند، وچون ما خود اصلاح نشده ايم، ديگران نيز اصلاح نمى شوند.

رطب خورده، منع رطب کی کند(!)

داستان اين ضرب المثل

آورده اند مادری از خرما خوردن های بسیارِ فرزندش به ستوه آمده بود. آوازه رسول خدا را نيز شنيده بود، فرزند خود را نزد ايشان آورده و گفت: پسرم هرروز خرما می خورد و در این کار بسیار زیاده روی کرده تا جایی که حالش دگرگون و مریض احوال شده است. شما او را پندی دهید تا بلکه از این کار دست بکشد. سخنان من در او اثری نمی گذارد.

پيامبر اكرم فرمود: بروید و فردا بیایید مشکلتان را حل میکنم.

مادر با اینکه از رفتار ايشان تعجب کرده بود، پذیرفت.

روز بعد که دوباره با فرزندش نزد ايشان آمدند، و پيامبر اكرم آن نوجوان  را کنار خودش نشاندند و با لحنی مهربانانه فرمودند: عزیزم! سعی کن برای مدتی خرما نخوری چرا که خرمای زیاد به سلامتی تو آسیب می زند و تن لطیف تو را رنجور می سازد. اندکی احوال خود را مراعات کن تا این بیماری، وجود نازنینت را ترک کند و آن وقت می توانی به اندازه متعادلی خرما بخوری.

نو جوان از لحن مهربانانه ايشان خوشش آمد و گفت: من از امروز تلاشم را می کنم تا دیگر برای مدتی سمت خرما نروم. چقدر شما مهربان هستید! مادر من همه این ها را با داد و فریاد می گوید و من دوست ندارم به حرفش گوش کنم.

سپس از رسول خدا تشکر کردند.

موقع رفتن، مادر از ايشان پرسید: چرا دیروز که آمدیم همین کار را نکردید و قرار را برای امروز گذاشتید؟

و جواب شنيد: برای اینکه من دیروز خودم مشغول رطب خوردن بودم! اگر دیروز  او را از آنچه خودم میخوردم منع می کردم، قطعا سخن من در او کارساز نبود. آخر رطب خورده کی منع رطب کند؟!.

وبدين جهت است كه جامعه ما به ما ايمان ندارد. چون هر رو وشب رطب خورده ايم، پس نتوانيم منع رطب كنيم.

وتو حديث مفصل بخوان از اين مجمل.

به اشتراک گذاشتن با :