حجابهایتان را برندارید

آن روز براى من وخانواده ام روزتاريخى بود، روزى بود كه از لبنان به امريكا مهاجرت مى كرديم، دقيقا دو هفته پس از حوادث 9 سبتامبر بود، درفرودگاه بيروت عده اى از خانواده هاى عراقى را ديدم كه باهمان پرواز به فرانگفورت واز آنجا به نيويورك مى روند.

اغلب آنها سعى داشتند يا من آنها را نبينم ويا اينكه من خانوادهاى ايشان را نشناسم، اين حالت براى من عجيب بود، اينها هميشه سعى داشتند با من ارتباط نزديك داشته باشند، وچون من مديردفتر حضرت آيت الله العظمى اقاى شيرازي درلبنان بودم، واغلب اينها مقلد يا مريد ايشان بودند، براى ايشان مهم بود كه بامن ارتباط خانوادگى داشته باشند.

مشابه اين حالت را هم خانواده بمن اطلاع داد كه خانمهاى آشناى ديروز گريزان امروز شدند.

همه آنها باورنداشتند كه ما با يك پرواز هستيم، وگرنه راهى براى گريز نبود.

كم كم براى همه معلوم شد پرواز يكى است، وبالاخرة همه همديگر را خواهيم ديد، وعاقبت هم ارتباط خجول بين همه ما برقرارشد، آنچه مهم بود اينكه خانمها حجابشان را برداشته بودند.

همه آنها در بيروت باحجاب بودند، متدين بودند، حال چه شده است كه حجابها برداشته شده است.

دنبال پاسخ بودم، از كسى هم نمى توانستم سؤال كنم، منتظرشدم يكى از آنها خودش موضوع را بازكند.

بلندگوهاى فرودگاه بيروت به صدا درآمد، وپيام شركت لوفتهانزا را ابلاغ كرد، وهمه راهى سالن پرواز شديم، وبراى همه واضح شد.

يكى يكى آمدند واظهار آشنائى دادند وعذرخواهيها شروع شد وعاقبت معلوم شد كه نمايندگان سازمان مهاجرت وابسته به سازمام ملل كه موضوع هجرت به امريكا را برعهده دارد به اين خانواده ها ابلاغ كرده بود كه در نيويورك چه اتفاقى افتاده، وضعیت ضد مسلمانها متشنج است، ممكن است خطرناك باشد، وما نمى توانيم امنيت شمارا به عهده داشته باشيم، مگر اينكه خانمها حجابشان را بردارند.

موضوع كاملا طبيعى بود، ترس از هرگونه خطرى براى خانواده ها مى توانست بهترين انگيزه براى برداشتن حجاب خانمها باشد.

باخانواده هماهنگى كرديم واز كيف خانمها، كه عموما صندوقچه اسرار است وانتها ندارد كمک گرفتيم ومقدارى حجاب، البته مقدارممكن، براى آنها تهيه شد وكار تبليغى ما آغاز گرديد.

حكم شرع اينست كه هرگاه خطر متوجه انسان شد، مى توان حجاب را درحد ممكن برداشت، يا اينكه خانمها براى مدتى مثلا از خانه ها بيرون نيايند تاخطر رفع شود، وپس از برطرف شدن خطر حجاب دوباره واجب وحكم از حالت اضظرار به حالت طبيعى برمى گردد.

نكته مهمى كه همه از آن غافل بودند اين بود: هنوز كه خطری وجود ندارد!

اگر خطر باشد، در امريكاست نه لبنان، برداشتن روسرى كارمشكلى نيست، هر لحظه ممكن است روسرى ها را برداريد، اقلا صبر كنيد كارتان را به عنوان تكليف شرعى انجام دهيد.

اگر درلبنان حجاب برداشته شود حرام است درحاليكه اگرخطر باشد از همانجا واجب مى شود.

مهمتر از همه چه كسى مى گويد حرف اينها درست باشد، مگر دولت آمريكا مى تواند بين مردمش فرق بگذارد بعضى را حمايت وبعضی نه، مگر درخود امريكا خانمهاى باحجاب وجود ندارد، چه خطرى تاكنون متوجه خانمهاى مسلمان در امريكا بوده، چرا مطبوعات عربى كه به دنبال تخطئه امريكا هستند دراين مورد چيزى ننوشتند و ودهها سؤال ديگر.

وآنگهى مؤسسات وابسته به امريكا وياسازمان ملل دلشان براى دين من وشما نسوخته، آنها اصراردارند ما دين نداشته باشيم، اينجورى براشون بهتره.

ودرهمين وقت كم روسريها پوشيده شد وهواپيما حركت كرد، دربين راه مشكلى نبود چون نمايندگان سازمانهاى مورد بحث همراه پناهندگان نبودند، آنهارا سوار هواپيما كردند ودر نيويورك نمايندگان ديگر اين مؤسسات پناهندگان را تحويل مى گيرند.

جالب اين كه اكنون وپس از سالها، هنوز آن خانمها حجابشون را دارند وكسى هم متعرض آنها نشد وخطرى هم وجود نداشت، فقط وفقط جوسازى وتبليغات بود كه دل خانمهاى مسلمان را خالى مى كرد، ودربعضى موارد خود ما مسلمانها يك كلاغ چهل كلاغ مى كنيم واز هول حليم در ديگ مى افتيم

.

چند مسأله

1 – درهنگام خطر حفظ جان لازم است.

2 – اگرخطرحتمى بود ميتوان تفنن درحجاب اعمال كرد ويا اينكه آن را موقتا برداشت، وبمجرد برطرف شدن خطر دوباره حجاب واجب مى شود.

3 – تشخيص خطرعرفى است اما برأساس واقعيتها نه تصورات افراد جاهل يا مغرض ويا ترسو.

4 – چنانچه باتغيير مدل حجاب خطر برطرف مى شود، نمى توان حجاب را كلا برداشت.

بعنوان مثال: لباسهاى سنتى افغان وپاكستان وافريقا وحتى برخى مدلهاى اروپائى ودرعرف بين الملل حجاب تلقى نمى شود، ولى قسمتهائى از بدن را مى پوشاند.

5 – آدمى خود بايد خطر را قبول كند، ونبايد تحت تاثيرتلقين قرارگيرد.

6 – كت وشلوار زنانه قطعا بهترازكت ودامن است، لباس بلند وگشاد كه زيبائيهاى بدن را مى پوشاند قطعا بهتر از لباسهاى تنگ و … است.

به اشتراک گذاشتن با :