معجزه مُشت گره كرده ؟

در اينكه هركشوري حق دفاع از خود را دارد ترديدى نيست، ودر اينكه كشورهاى ذينفع به دنبال منافع خودشان هستند نيز بر كسى پوشيده نيست، ودر اينكه امريكائيها در زمان شاه، خودشان ايران اتمى را قبول داشتند در تاريخ ثبت است، مشكل درجاى ديگر است كه بايد آن را جستجو كرد.

دخالت در كشورهاى ديگر نيز امروزه مشروعيت پيدا كرده تا آنجا كه جزاير كوچكى همچون قطر وامارات همانند استعمار پير انگليس آزادانه وبى هراس عمل ميكنند، وبا استفاده از پولهاى باد آورده نفت وذخائر ارضى در بسيارى از كشورها علناً دخالت ميكنند.

حكومت مى نشانند وحكومت سرنگون ميكنند.

ايران از اين كشورها مقتدر تر وباقابليت بيشتر است، وهيچگونه ترديدي وجود ندارد.

از سوى ديگر، شعارهاى نه شرقى ونه غربى نيز ديگر اعتبار ندارد، زيرا كه ايران هم باشرق مشرك وكافر  تا گاو و ماهى پيش رفته است وهم با غرب متجاوز واستعمارگر، فرق در گفتگوهاى مخفى يا علنى است، نه بيشتر.

پس، اين همه هياهو براى چيست وبه چه معناست؟

گمان من آنست كه همه كشورهاى جهان، بدون استثنا، باور ندارند كه اين مشت گره كرده براى چيست؟

مُشتهاى گره زده هرگز توانائى گفتمان مسالمت آميز را ندارند.

تنها معجزه مُشتهاى گره خورده دور كردن ديگران است ولا غير.

اين گوى واين ميدان!!

١٤ آذر ١٤٠٠

به اشتراک گذاشتن با :