رحمتً للعالمين

قران كريم فلسفه و مهمترين علت ارسال رسول خدا صلى الله عليه وآله را در واژه (رحمة للعالمين) منحصر نموده است، اين واژه بارها توسط فرهيختگان معصوم وغير معصوم نيز بيان شده، از جمله سلمان آن را به عنوان يك پيام از علي عليه السلام به حضرا زهرا سلام الله عليها رسانيد، آن هنگام كه خود دربند كودتاچيان بود كه ايشان را راهى مسجد نموده واصرار داشتند بيعت كند، در اين هنگام امام مشاهده نمود فاطمه سلام الله عليها خود را براى نفرين به امت آماده مى كند، حضرت سلمان را طلبيده وفرمان داد: برو به فاطمه بگو: خداوند پدرت را رحمت للعالمين فرستاده، مبادا نفرين كنى …..
بيان اين واژه من را بياد داستانى انداخت كه براى شما با يك مقدمه كوچك بازگو كنم.
مقدمه:
جابر فرزند عبد الله انصارى از ياران پيامبر عظيم الشأن اسلام بود، ازمجموع متون تاريخى دانسته مى شود جابر ازخواص بوده، خوش عقيده نيز بوده، ازهمه بالاتر، معرفت هم پيدا كرده بود، ولذا رسول خدا سخنان مهمى به او تعليم فرموده، و أو حامل سلام ودرود رسول خدا صلى الله عليه وآله به امام باقر عليه السلام بوده وعمرى پربركت داشت وامام صادق عليه السلام را نيز درك كرد.
داستان حديث لوح:

امام صادق(ع) فرمود: روزى پدرم محمد بن على باقر(ع) به جابر بن عبدالله انصارى گفت: جابر! سخنى با تو داشتم، چه موقع فارغ بال مى‌شوى تا درباره موضوعى با تو سخن گویم؟

جابر به حضرت(ع) عرض کرد: هر وقت شما اراده کنید.

فرصتى پیش آمد و امام با جابر خلوت کرد و به گفت‌ وگو پرداختند، در این گفتگو امام از جابر خواست تا آنچه را که در جریان مشاهده لوحى که در دست جده‌اش حضرت فاطمه(س) دیده بود، براى او بازگو کند و او را از آنچه حضرت فاطمه(س) از مطالب مکتوب در لوح به او خبر داده، آگاه کند.
جابر پاسخ داد: شهادت مى‌دهم که روزى در ایام حیات رسول الله(ص) مادرت فاطمه(س) را ملاقت کردم تا ولادت حسین را به او تبریک بگویم که در دستان آن بانوى بزرگ، لوح سبزینه را دیدم که گمان کردم زمرّد است، در آن لوح، کتاب سفیدى را که به درخشندگى خورشید بود مشاهده کردم.
به آن حضرت عرض کردم: پدر و مادرم فداى تو باد! این لوح چیست؟
فاطمه(س) فرمود: «این لوحى است که خداوند ـ عزوجل ـ آن را به رسولش محمد مصطفى(ص) اهدا کرد، در این لوح نام پدر و همسر و فرزندانم(حسن و حسین) و نام اوصیا و امامانى که از نسل فرزندم (حسین) هستند ذکر شده است، پدرم رسول الله(ص) آن را به من بخشیده است تا با نگاه کردن در آن دلم شاد شود».
جابر آن گاه اضافه کرد: سپس مادرت فاطمه(س) آن لوح را در اختیار من قرار داد سپس آنچه در لوح نوشته شده بود خواندم و نسخه‌اى از آن را در ذهن نگاه داشتم (یا از روى آن نوشتم)..
امام صادق(ع) در ادامه روایت مى‌فرماید: آنگاه پدرم به جابر فرمود: جابر! آیا آن نسخه هنوز هم در دست توست؟ آیا آن را بر من عرضه مى‌کنى؟
جابر بن عبدالله گفت: آرى! آن گاه پدرم با جابر همراه شد تا به منزل جابر رسیدند، جابر صحیفه‌اى از پوست نازک آورد، آن را گشود و به رؤیت پدرم رسانید.

پدرم به جابر فرمود: جابر! حال به صحیفه‌اى که در نزد توست بنگر تا براى تو از حفظ بخوانم، جابر به نسخه‌اى که در دستش بود، نگریست پدرم تمام مطالب صحیفه را از حفظ براى جابر خواند. سوگند به خدا حرفى از کلام امام با حرفى از صحیفه‌اى که در دست جابر بود، مخالف نبود.
پس از آنکه قرائت امام به پایان رسید، جابر گفت: خداى بزرگ را شاهد مى‌گیرم که آنچه در صحیفه نزد فاطمه(س) دیدم، همین بود که شما خواندید …

اين صحيفه مطالب مهمى دارد، آنچه بيشتر أهميت دارد بيان همين واژه است در حق امام زمان عجل الله فرجه الشريف.
متاسفانه عموم سخنوران اين جمله را كمتر برزبان مى آورند، أهميت اين جمله در مطابقت واژه رحمت در وجود رسول خدا صلى الله عليه وآله وامام زمان عجل الله فرجه الشريف است.

واژه رحمت، بيان كننده روش قيام آن حضرت است، وهمه تهمتهائى كه نا آگاهان ( دوستان جاهل، يا دشمنان عاقل) به ايشان مى زنند را پاسخگو است، آنها كه قيام وظهور حضرت را با خون رنگين مى كنند، اين واژه به آنها مى فهماند كه روش حضرت همان روش رسول خداست در تمامى مراحل قيام.
پس همانگونه كه رسول خدا صلى الله عليه وآله از واژه رحمت حد أكثر استفاده را نمودند، امام زمان نيز همانگونه عمل خواهند نمود.
محمد تقى ذاكري
١٨ شعبان المعظم

به اشتراک گذاشتن با :