دو تابعيتى مادى يا معنوى؟

واژه دوتابعيتى در جائى استفاده مى شود كه شخصى دو شناسنامه از دوكشور داشته باشد، اين أمر در برخى كشورها جرم به حساب مى آيد، ودارنده دوتابعيتى مجرم شناخته مى شود.
اين جنبه مادى قضيه است، ولى جنبه معنوى آن در همه كشورها، ونزد همه آئين ها محبوب است، البته بشرط آنكه حقيقي باشد نه رياء وتضاهر.
تابعيت دنيا، وتابعيت آخرت، ميتواند جمع شود اگر آدمى خدائى فكر كند، درتمام حركات وسكناتش خدائى باشد، در غير اين صورت دوتابعيتى تضاهر است نه واقع، زيرا كه دنيا وآخرت نقيض وضد يكديگر هستند.
يعنى هريك قدمى كه بسوى آخرت برميدارى، به همان اندازه از دنيا دور ميشوى. اين فرموده فرهيختگان وپيشوايان دين ومذهب است.
ليكن، آنها كه دنيا را براى آخرت بخواهند، نه برعكس، هم دنيا را بدست مى آورند، هم آخرت را.
شخصى خدمت امام صادق عليه السلام رسيد، شنيد حضرت در مذمت ونكوهش دنيا سخن مى راند، اندوهگين شد وبى اختيار گريه كرد.
حضرت سؤال فرمودند: چى شده، براى چه گريه وناله مى كنى؟
عرض كرد: شما از دنيا بدگوئى مى كنيد  درحاليكه من دنيارا دوست دارم. معلوم ميشود عمرم درفنا ونابودى صرف شده است!
حضرت سؤال فرمودند: دنيا را براى چه ميخواهى؟
عرض كرد: به دوستان، درماندگان، فاميل، همسر، وفرزندانم خدمت كنم، دستگيرى كنم …
حضرت فرمودند: اين دنيا نيست، اين آخرت است!
حال آنها كه دوتابعيتى دارند، كدام يك را برديگرى ترجيح مى دهند؟
مى تواند دنيا را كشتزار ومزرعه آخرت پندارد، تو نيكى كن و در دجله انداز، را پيشه سازد، ومى تواند نماز را براى تظاهر بخواند، كار خير را براى عوام فريبى انجام دهد.
اگر حقيقةً خدا بخواهد، دنيا وآخرت را بدست مى آورد، وآنگاه است كه دوتابعيتى او مورد قبول همه خواهد بود، وكسى را توان روياروئى با او نباشد.
من وشما، دركدام جبهه قدم مى گذاريم؟

٨/١٢/٩٥

به اشتراک گذاشتن با :