مشورت

عزيزى نامه فرستاد كه من ميخواهم زيارت بروم، همسرم ميگه بامن مشورت نكرده تصميم گرفتى …..

ونوشته بود: شما ميداني نبايد درهمه كارها باخانمها مشورت كرد ….

من براى ايشان نوشتم:

درتمامي اموري كه به زندگي وخانواده مربوط است، نه تنها باخانم بلكه بافرزندان هم اگر خوب وبد را تشخيص ميدهند، خوب است مشورت شود چون حق ايشان هم هست.

مثلاً اگر زن ويافرزندان حقيتاً نياز به شوهر ياپدر دارند، و مرد خانواده ميخواهد سفر غير ضرورى برود، در اين وقت سفر كردن، حق آنها را ممكن است ضايع ميكند.

اما اگر چيزي هست كه شخصي است ويا اينكه اين سفر ضرورى است، يابراى امرار معاش وكار است واجب نيست مشورت كردن.

اما نبايد كسى بخاطر اينگونه مسائل كه قابل گفتگو است روي دنده لج بيافتد، چون اذيت كردن حرام است.

واضافه كردم: زندگي كليد برق نيست كه با بالا وپايين كردن خاموش وروشن كند. زندگي دورنگ سياه وسفيد نيست، بلكه

هزاران رنگ هست كه به زندگى زيبائى ميبخشد.

هزاران راه است كه در آنها كسى اذيت نشود.

تدبير كنيد كه اختلاف نيافتد، اگر  مجبور شديد سفر را لغو كنيد، خداوند ثواب زيارت را به شما لطف ميكند.

زن وشوهر خوبست باهم رفيق باشند نه دشمن، گذشت كنند نه لج بازي.

مثلاً يكى از راهها شير ياخط كردن، يا قرعه انداختن، يا اينكه اين سفر من تنها ميروم وسفر ديگر باهم ميرويم.

ودهها مثال ديگر.

خلاصه هريك از ما ميتواند زندگى را شيرين ويا تلخ نمايد. مواظب باشيد.

به اشتراک گذاشتن با :