دين ديدنى است نه شنيدنى

اينكه اسلام ادعا مى كند ميتوانم نيازهاى بشر را تأمين كنم، كلام بيهوده نبوده ونيست، پيامبراسلام واميرمؤمنان عليهم صلوات الله آن را به مردم نشان دادند.

برخوردهاى ايشان با موافق ومخالف، رفع نيازهاى مردم، تقسيم عادلانه، احترام به طبقات بهم ريخته جامعه، مسائل تربيتى، اقتصادى، اخلاقى و.. همه موارد در زمان حكومت ايشان عملا باثبات رسيده بود.

اينكه رسول خدا صلی الله علیه وأله  شبها بيت المال را جارو مينمود، واگر پولى مانده بود، آنشب ايشان سر بر بالين نميگذارد داستان نبود.

اينكه أميرمؤمنان علیه السلام امنيت را درجامعه برقرار نموده بود قصه نبود، در عمل هويدا بود.

اينكه در اسلام زندان وجود نداشت واگر هم بود بسيار ساده بود كه متهم ميتوانست از آن بگريزد، أفسانه نبود.

اينكه در زمان ايشان زمين مجانى در اختيار مردم قرار گذاشته مى شد، أفسانه مادران براى خفتن كودكان نبود.

اينكه در كل پيكر اسلام مستأجر وجود نداشت، حديث مجالس نبود، گامهاى عملى بود كه مشكلات جامعه را حل مى كرد.

لطافت اخلاق عملى، عطاها وبخشودگیهای مادی ومعنوی، ساده زيستى رسول الله صلی الله علیه وأله گامهاى عملى درجهت تربيت جامعه بود.

اينكه أمير مؤمنان علیه السلام يك پيراهن بيشتر نداشت داستان آن روز نبود، امروز نيز درچهره و زندگى مراجع غير وابسته شیعه هويدا است.

اگر خائنى در كشور رسول خدا يا على مرتضى عليهم صلوات الله پيدا ميشد، او را عزل ويا مجازات مينمود، نه اينكه جا وپست او را تغيير دهند.

اگر اموالى سرقت ميشد از بيت المال، على آنها را برميگرداند، نه اينكه لاپوشى كند وبه نحوى أغماض شود.

خداوند وضع زندگى واجتماعى وعملكرد انبياى خود را در قران كريم وأحاديث قدسى به وضوع بيان فرموده تا براى ديگران سرمشق وتجربه باشد.

ولذا درزمان ايشان، بودند ديو و دد، ليكن درپوشش یا حمایت رسمى نبودند، حتى غاصبان خلافت در زمان ايشان، اعمال بد آنها يا تصحيح وجبران، ويا اينكه از سوى رسول گرامى اسلام برائت اعلان مى شد، همانگونه كه درمورد خالد بن وليد صورت گرفت.

ولذا كامل بودن دين جزو افخارات بود، أما نه اينكه قسمتى از دين پر رنگ وقسمتهاى فراوانى لایه پوشی شود.

اينكه می بينيم بعض ساده انديشان از خطاهائى دفاع كرده واذعان دارند كه در زمان رسول خدا وأميرمؤمنان عليهم صلوات الله هم اینگونه افراد بودند، بقيه مطلب را نميگويند.

نميگويند كه على علیه السلام با انها چه كرد، ونتيجه أعمال آنها چى شد.

اينگونه تفسيرهاى يك طرفه، ساده لوحى گويندگانش نيست، بلكه متهم نمودن آن بزرگواران است.

واين عمل گناهى نابخشودنى است.

هان ای دل بیمارهان!!!!

23 شهريور 1399

به اشتراک گذاشتن با :