دوستش ندارم، چه كنم؟

بسيار ديده مى شود كه زن يا شوهر پس از ازدواج متوجه مى شوند وجه مشتركى بين آنها نيست وبه يكديگر علاقمند نشده اند، گاهاً ديده شده اينگونه أفراد ازهم جدا مى شوند، وبسيار هستند كه تلاش مى كنند وجه مشتركى بيابند وراههاى ادامه زندگى را به خوبى به پيمايند.
اجازه دهيد موضوع را از چند زاويه مورد بر رسى قرار دهيم:

اولا: اينكه وجود ايشان در زندگى من در حقيقت بنفع من است يانه خود موضوع مهمى است كه ما نمى دانيم.
قران كريم در اين باره مى فرمايد: (عسى ان تكرهوا شيئا وهو خير لكم وعسى ان تحبوا شيئا وهو شر لكم والله يعلم وانتم لا تعلمون).
يعنى اينكه چه بسا شما چيزى را خوشايند نداشته باشيد ولى در واقع براى شما سود داشته باشد، وچه بسا چيزى را دوست داشته باشيد، در حالى كه ممكن است براى شما خوب نباشد، در حقيقت خداوند بهتر از شما به سودها وزيان ها آگاه است، وشما نتوانيد اين واقعيت هارا به پذيريد.

ثانياً: اگر اين تشخيص كه دوستش ندارم، در اوائل زندگى وپيش از اينكه فرزدانى داشته باشيم، براى ما معلوم شود، راه انتخاب آسان است.
ولى چنانچه اين تشخيص پس از چند فرزند حاصل شود، شرائط انتخاب دشوار خواهد شد، از جهت آنكه خواسته ها، ويا نيازهاى ديگران را بايد در انتخاب در نظر بگيريم، ديگر نمى توانيم يك طرفه تصميم بگيريم.
پس بايد منافع فرزندان را اولاً، وخواسته هاى خودمان را در مرحله دوم قرار دهيم، چه آنكه فرزندان وجود پدر ومادر را يك جا ودركنار يكديگر مى خواهند، وضرورت دارند.
در اين صورت بايد يكى از دوراه را انتخاب كنند:
١- پدر ومادر خود را فدا كنند ومنافع حال وآينده فرزندان را در نظر بگيرند، وخوشبختى را در زندگى به وجود آورند، اگرچه باسختى، ولى عملى ممكن است.
٢- فرزندان را فداى خواسته ها يا خوشى هاى خود قرار دهند، وخويشتن را بر خودم مقدم بدانند.

به تجربه وتحقيق معلوم شده است: خوشبختى را مى توان به وجود آورد اگر باور كنيم كه نباد خود پسند باشيم، بلكه بايستى كارشناسانه به مسائل نگاه كنيم.
بعنوان مثال، مواد خوراكي در هنگام پُخت طبايع مختلفى دارند، گاهاً زود پز، وگاهاً دير پز هستند، براى نيجه خوب گرفتن در پخت بايد مصلح (راه علاج) آن را پيدا كرد، مثلاً گوشت دير پز مصلحش جوش شيرين است، يا اينكه گوشت چرخ كرده اگر در آب باز شود وسپس در ماهيتابه وروغن تفت دهيم ديگر بهم چسبيده نخواهند بود وراحت از هم باز ميشود.
انسانها نيز همينطور هستند، گاهاً خوش خو، خوش رفتار، عاشق، مهربان و… وگاهاً نمى توانند محبت درون خود را اظهار كنند، پس بايد همسر ( زن ياشوهر) مصلح آن را پيدا كند، وبه وسيله مصلح مشكل را برطرف كند.
مثال ديگر: اگر خداى ناخواسته فرزند شما بيمار باشد، براى رام كردن او جهت مصرف دارو، چه مى كنيد؟
او را از خانه بيرون مى رانيد؟
يا اينكه با  استفاده از راههاى مختلف سعى مى كنيد مشكل را حل كنيد كه در نتيجه دارو مصرف شود، وعاقبت شفايابد؟
بيمارى اختصاص به كودك ندارد، بزرگان نيز مى توانند بيمار بشوند، ونياز به معالجه داشته باشند، ودر نهايت اگر راهها بسته شود، علاج مشاور است برحسب تشخيص نوع بيمارى.

مى توان اذعان داشت كه بانوان در راهيابى موفقيت بيشترى دارند، چه آنكه خداوند لطف فرموده نوع زن را جورى ساخته است كه با اندك آرايشى مى تواند سرخ وارد اتاق شود وآبى آسمانى خارج شود، مثلاً، پس بايد با تلاش بيشترى مشكل بيمار را يافته وعلاج كنند، ولذا در بيمارستانها بيشتر بانوان را براى پرستارى انتخاب مى كنند.
گمان مى كنم، وپس از تحقيق عرض مى كنم: مردان عموماً با اندك محبتى جذب مى شوند، وبا تأمين نيازهاى عاطفى وغريزى زودتر علاقمند مى شوند.

گاهاً نيز ديده شده مرد يا زن، قبل از ازدواج با همسر فعلى خود، علاقمند به شخص ديگرى بوده، وبنا بر مسائل مختلفى نتوانسته يا نگذاشته اند با آن شخص ازدواج كند، وعاقبت اين خانم يا آقا مورد انتخاب قرار گرفته است، در اين صورت نيز بايد در نظر گرفت:
١- آنچه در بند اولاً بيان شد
٢- امتحان الهى، براى من يا همسرم، يا هردو، خداوند را مصلحت انديشى است كه ما آن را نمى دانيم، واگر بدانيم، ابعاد وعمق آن را نمى دانيم، چه بسا خداوند مى خواهد بدين وسيله براى اينده ما يا فرزندان ما راهى بگشايد كه ما درك آن را تنوانيم.
همه مى دانيم: از پس گرسنگى، شكم سير مى شود، از پس خواب بيدارى وجود دارد، واز پس درد درمانها و… بدان معنى كه پيش از هر خوشى كمى ناخوشى بايد تحمل شود، ان مع العسر يسر.
٣- آينده درخشانى براى فرزندان ما كه نتيجه تلخي تحمل پدر ومادر حاصل خواهد شد.
و دهها مورد ديگر.

تحمل

يكى از مهمترين ابزار براى موفق شدن در اين امتحان تحمل است، تحمل واژه ايست كه گفتنش آسان ولى در انجام، انسانها متفاوت هستند.
از نظر اسلام تحمل بد رفتاريهاى همسر(زن ياشوهر) بسيار ارزشمند شمره شده، زنى كه بد اخلاقى شوهر را، مردى كه بد رفتارى زن را تحمل كند، نزد خداوند جايگاهى بس عظيم دارد.

بد رفتاريها اختصاص به روابط ويژه در بستر ندارد، در همه موارد ممكن است ناهنجارى باشد.
رسول خدا، اين الگوى نمونه پروردگار، امتحان شد به همسرانى، كه اگر هريك از ما بدان امتحان آزمايش شود، ممكن نيست پذيرا باشد، مثلاً: يكى از همسران ايشان صبحگاهان از روابط شب گذشته اش با رسول خدا (ص) با مردان بيگانه سخن مى گفت!

به چه قيمتي؟

ممكن است اين سؤال مطرح شود امتحان وتحمل باچه قيمتى؟
درپاسخ بايد گفت: آنچه شما مى پردازى اندكى عمر است كه به ناخوش گذرد، أما آنچه شما دريافت مى كنى: يك سعادت ابدى براى فرزندان است، يك نسل سالم به جامعه تحويل دادن است، يك پاداش مهم آخرتى، ورضايت پروردگار است كه در اين جهان، ودر آخرت راهگشاى شما بوده وخواهد بود.
اين فرمايش سلمان است كه پرورش يافته مكتب رسالت وامامت است، مى گويد: هركس درون خويش را باز سارى نمايد، خداوند برونش را هموار خواهد ساخت.
گذشته از همه موارد فوق، چه ضمانت داريم كه تجربه جديد بهتر از اين باشد؟
آنانكه ضمانت مى دهند قطعاً از بى تجربگى پاسخ داده وضامن شده اند. بايك بر رسى وهمه پرسى، نتيجه معلوم خواهد شد.
٢٧ اسفند ١٣٩٥

به اشتراک گذاشتن با :