تشخيص شكنجه هاى روحى

عموم پرونده هاى فوتى ياقتل  در زندانها با تشخيص پزشك قانونى بسته ميشود، آنچه اين دايره پزشكى تشخيص ميدهد تحولات يا آزارهاى جسمى است، فقط وفقط.

وآنچه قابل تشخيص نظام پزشكى  نيست مسأله شكنجه هاى روح وروان است.

مسؤليت برخورد با زندانى ، أعم از بازجوئى يا شكنجه در زندانهاى خاورميانه (على الأغلب) به نهادهاى امنيتى واگذار شده است، وزندان بانان نميتوانند در اينگونه مسائل دخالت كنند.

مگر اينكه نگهبانان نيز از نهادهاى امنيتى تعيين شده باشند.

و  چون در حكومتهاى دينى نگهبانان به سيستم حاكم عقيده دارند، لذا باقصد قربت زندانى را اذيت ميكنند، ومن اينگونه موارد را در بازداشتگاه توحيد تهران كه زير نظر وزارت اطلاعات اداره ميشد، بتكرار ديده ام، واز لطف ايشان بهره ها بُرده ام.

با ذكر اين مقدمه، بايد راههاى تشخيص شكنجه هاى روحى را يافته و مورد بررسى قرار داد، تا به راحتى بتوان حقايق پرونده هاى زندانيان را برملا ساخت.

امروزه حاكمان  خاورميانه از ترس نهادهاى حقوق بشرى، بيشتر از شكنجه هاى روحى استفاده ميكنند، و هرگاه از شلاق  كه به بهانه تعزيرات ميزنند، استفاده كنند، زندانى را مجبور ميكنند ساعتها پابرهنه راه برود وپا به زمين بكوبند، تا آثار شلاق از بين برود.

اين شكنجه ناپيدا، تارهاى سيستم عصبى كف پا از سيستم عصبى بدن زندانى جدا ميشود، وهر گز قابل علاج نيست، ولذا قابل تشخيص هم نيست.

وبه همين دليل من سالها وبه  متخصصين رشته هاى عصبى وغيره  مراجعه كردم وهيچ نتيجه اى نگرفتم.

بايد قبول كرد شكنجه هاى روحى شخصيت وروح وروان زندانى را نابود ميكند.

ولذا بايد تمامى پرونده هاى خود كشى در زندانهاى خاورميانه را قتل عمد تلقى كرده و نام باز جو ها را به عنوان قاتل مى بايست در پرونده ثبت كرد.

١٧ صفر ١٤٤٣

به اشتراک گذاشتن با :