اون شروع كرد (!)
گاهى اون وگاهى من، مشكله اينه كه نميخواهد قبول كند كه خودش مقصره، باور كنيد اون مقصره، اون شروع كرده، من هرچى اصرار ميكنم، اون حرف خودش را ميزنه، نميخوهد قبول كند ….
عبارتهائى كه أغلب هنگام دعوا بيان ميكنند، طبيعى است، عموم اختلافات از يك جا شروع ميشه، ممكنه شما يا اون، بالاخره دعوا از يك جا شروع ميشه.
چه أهميت داره كه كي شروع كرده؟
فرض ميكنيم اون شروع كرده، حالا چى؟
اينكه بخواهيم مقصر را پيدا كنيم تا وادار شود معذرت خواهى كند، لازمه اش اينست كه بدنبال مقصر بگرديم، سپس اورا قانع كنيم به معذرت خواهى و… وعاقبت پس از تلف نمودن وقت، تازه نوبت لج بازى ميشود، وخود بخوان حديث مفصل …
بيائيم راه كوتاه ترى انتخاب كنيم.
صفحه را عوض كنيم.
دنبال مقصر نگرديم.
خيال كنيم او معذرت خواهى كرد.
باتغيير صفحه كل مسأله تمام ميشود وشيطان سر افكنده وخِجل.
بنا نيست مقصر پيدا شود، كسى هم پُر رو نميشود، بنا را بگذاريم بر اينكه من مقصر هستم، من معذرت خواهى ميكنم.
اين فرموده پيامبر عظيم الشأن اسلام است كه فرمود: هر كس از بگو مگو بيرون رود، اگر چه حق با او باشد، بهشت را براى او ضمانت ميكنم.
حد أكثر نتيجه ممكن در معذرت خواهى ارضاى حِس درونى است، با اين روش ما توانسته ايم بر مشكل پيروز بشويم.
اين ما هستيم كه حِس درونى را ايجاد ميكنيم، وما هستيم كه بالج بازى آن را آبيارى ميكنيم تا درون خود را إرضا كنيم.
بيائيد بزرگ بشويم، يا أقلاً أداى بزرگان را دربياوريم، وحقيقت بزرگوارى را امتحان كنيم.